دینی

ساخت وبلاگ

حضرت رسول اکرم (صلی الله علیه و آله):

۱٫ الصَّلاة مِعرَاجُ المُؤمِن
نماز، معراج مؤمن است.

کشف الاسرار، ج ۲، ص ۶۷۶ 

2. الصَّلاة نُورُ المُؤمِن
نماز نور مؤمن است.

نهج الفصاحه، ص ۳۹۶


3. عَلَمُ الایمَان الصَّلاة
علامت و نشانه ایمان نمازاست.

شهاب الاخبار، ص ۵۹


4. الصَّلاة عِمَادُ دِینُکُم
نماز، پایه و ستون دین شماست.

میزان الحکمه، ج ۵، ص ۳۷۰

۵٫ عَلَمُ الاسلامِ الصَّلاة
نماز، پرچم اسلام است.

کنز العمال ، ج ۷، ص ۲۷۹ حدیث ۱۸۸۷


6. اِنَّ الصَّلاة قُربانُ المُؤمِن
همانانماز خواندن وسیله نزدیکی مؤمن به خداست.

کنز العمال ، حدیث ۱۸۹۰۷

۷٫ موضِعِ الصَّلاة مِنَ الدِّین کَموضِعِ الرَّأسِ مِنَ الجَسَد
جایگاه نماز در دین ، مانند جایگاه سر در بدن است.

کنز العمال، ج ۷، حدیث ۱۸۹۷۲

۸٫ الصَّلاة مِفتَاحُ الجَّنَّه
نماز کلید بهشت است.

نهج الفصاحه، حدیث ۱۵۸۸


9. قُرَّهُ عَینِی فِی الصَّلاة
روشنی چشم من در نماز است.

نهج الفصاحه، ص ،۲۸۳ حدیث۱۳۴۳

۱۰٫ مَن حَافَظَ عَلَی الجَمَاعَه حِیثُمَا کَانَ مَرَّ عَلَی الصِّراطِ کَالبَرقِ الخَاطِفِ اللّامِع فِی أوَّلِ زُمرهِ مَعَ السّابِقِین
کسی که محافظت و مداومت بر نماز جماعت کند، مانند برق سریع و درخشان همراه نخستین گروه بهشتیان از روی صراط می گذرد.

ثواب الاعمال، ص ۳۴۳

۱۱٫ إنَّ الله وَعَدَ أن یَدخُلَ الجَّنَّه ثَلاثَه نُفُورٍ بِغَیرحِسابٍ و یَشفَعُ کُلَّ واحِدٍ مِنهُم فِی ثَمانِینٍ الفاً، المُؤذِّن و الامام، و رَجُل یَتَوَضَّا ثُمَّ یَدخُل المَسجِد فَیُصَلِّی فِی الجَماعَه
همانا خداوند به سه گروه وعده داد، بدون حساب وارد بهشت شوند، و هر یک از این سه گروه (روز قیامت) می توانند هشتاد هزار نفر راشفاعت کنند وآن ها عبارتند از: ۱- مؤذن ۲- امام جماعت ۳- کسی که وضو بگیرد، سپس داخل مسجد شود و نماز را به جماعت به جا آورد.

مستدرک الوسائل، ج ۱، ص ۴۸۸


.

 
دینی...
ما را در سایت دینی دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : حسین weweew بازدید : 190 تاريخ : شنبه 27 مهر 1392 ساعت: 0:57

کبیرة الاحرام  


  "نماز" با گفتن "الله اکبر" آغاز می شود، گفتن "الله اکبر" در آغاز نماز به معنای جدایی از غیر خدا

و پیوستن به اوست. اعلام بزرگی پروردگار و دوری جستن از تمام قدرتهای دروغین است. با این

تکبیر به حریم نماز وارد می شویم و برخی کارها بر ما حرام می شود. هنگامی که نماز را شروع

می کنیم باید متوجه باشیم که چه نمازی را می خوانیم؛ مثلا نماز ظهر است یا عصر و آن را تنها

برای اطاعت فرمان خداوند بجا آوریم که این همان "نیت" است و از اجزای اصلی نماز به شمار  

می آید. از آغاز تا پایان نماز باید از این کارها که نماز را باطل می کند بپرهیزیم: 

1- خوردن و آشامیدن. 

2- روی از قبله برگرداندن.

 3- سخن گفتن.

 4- خندیدن. 

5- گریستن.

 6- بهم زدن صورت نماز. مثل راه رفتن. 


7- کم یا زیاد کردن اجزای اصلی نماز؛ مانند رکوع. هنگام گفتن "الله اکبر" مستحب است، دستها را
 
تا مقابل گوشها بالا ببریم. 






قرائت 

پس از گفتن "الله اکبر" سوره حمد را می خوانیم: بسم الله الرحمن الرحیم (الْحَمْدُ للّهِ رَبِّ



الْعَالَمِینَ الرَّحْمـنِ الرَّحِیمِ مَالِكِ یَوْمِ الدِّینِ إِیَّاكَ نَعْبُدُ وإِیَّاكَ نَسْتَعِینُ اهدِنَــــا الصِّرَاطَ المُستَقِیمَ صِرَاطَ



الَّذِینَ أَنعَمتَ عَلَیهِمْ غَیرِ المَغضُوبِ عَلَیهِمْ وَلاَ الضَّالِّینَ)  قرائت  پس از سوره حمد، یک سوره دیگر از



قرآن را می خوانیم به عنوان نمونه، می توان سوره توحید را خواند: سوره توحید بسم الله الرحمن



الرحیم (قُلْ هُوَ اللَّهُ أَحَدٌ اللَّهُ الصَّمَدُ لَمْ یَلِدْ وَلَمْ یُولَدْ وَلَمْ یَكُن لَّهُ كُفُوًا أَحَدٌ ) پسرها و مردان باید نماز


صبح و مغرب و عشا، حمد و سوره را (در رکعت اول و دوم) بلند بخوانند ولی دخترها وبانوان، اگر نا


محرم صدای آنان را نشنوند می توانند بلند بخوانند و در نماز ظهر عصر همه باید حمد وسوره را


آهسته بخوانند. انسان باید نماز را یاد بگیرد که غلط نخواند و کسی که اصلا نمی تواند صحیح آن را


یاد بگیرد، باید هر طور که می تواند بخواند و بهتر آن است که نماز را به جماعت بجا آورد. 






رکوع

 
پس از تمام شدن حمد وسوره سر به رکوع خم می کنیم و دستها را به زانوها می گذاریم و می


گوییم: "سبحان ربی العظیم وبحمده" و یا می گوییم: "سبحان الله، سبحان الله، سبحان الله"




سجده 


سپس سر از رکوع برداشته (می ایستیم) و آنگاه به سجده می رویم و هفت عضو بدن؛ یعنی


پیشانی، کف دو دست، سر زانوها و نوک انگشتان بزرگ پا را بر زمین گذاشته
 
و                            

 می گوییم: "سبحان ربی الاعلی وبحمده" یا "سبحان الله" را سه مرتبه تکرار می کنیم. در سجده


نماز، باید پیشانی را روی خاک یا سنگ یا چیزهای دیگری از زمین بگذاریم. سجده بر چیزهایی که


از زمین می روید و برای خوراک و پوشاک انسان مصرف نمی شود نیز صحیح است. مهر نماز که


بیشتر در بین ما معمول است، در حقیقت قطعه خاک پاکیزه ای است که نمازگزار همراه خود دارد


تا برای سجده، پیشانی را روی آن بگذارد. 


سجده دوم 

پس از سجده اول ، می نشینیم و بار دیگر به سجده رفته و سجده دوم را مانند سجده اول بجا
 

می آوریم. با تمام شدن سجده دوم، یک رکعت نماز به پایان می رسد؛ یعنی تا بدینجا، رکعت اول

نماز را خوانده ایم، بنابراین بطور خلاصه، رکعت اول نماز عبارت است از:


 1- تکبیره الاحرام(گفتن "الله اکبر" در آغاز نماز). 



 2- قرائت (خواندن حمد و سوره). 


3- رکوع و ذکر آن.


 4- دو سجده و ذکر آنها. 





رکعت دوم 


پس از تمام شدن رکعت اول نماز، بدون آن که صورت نماز به هم بخورد و یا فاصله ای ایجاد شود، از


جا برخاسته، بار دیگر می ایستیم و حمد و سوره را به همان ترتیبی که در رکعت اول نماز گفته
 

شد، می خوانیم. 



قنوت 

در رکعت دوم نمازهای روزانه، بعد از تمام شدن حمد و سوره و قبل از رکوع، مستحب است،



دستها را روبروی صورت گرفته ودعایی بخوانیم؛ این عمل را "قنوت" گویند. در قنوت می توان این دعا

 
را خواند: "ربنا آتنا فی الدنیا حسنة وفی الاخرة حسن وقنا عذاب النار" پیامبر خدا (ص)


فرمود: "کسی که قنوت نمازش طولانی تر باشد، حسابرسی او در روز قیامت راحت تر است". پس
 

از قنوت، رکوع وسجده ها را مانند رکعت اول بجا می آوریم. 







تشهد 


در رکعت دوم هر نماز، پس از تمام شدن سجده دوم باید در حالی که رو به قبله


                       نشسته ایم "تشهد" بخوانیم؛ یعنی بگوییم: "اشهد ان لا اله الا الله وحده لا

 
شریک له و اشهد ان محمدا عبده ورسوله اللهم صل علی محمد وال محمد"  سلام  تا اینجا رکعت

 
دوم نماز هم تمام می شود و اگر نماز دو رکعتی باشد؛ مانند نماز صبح، بعد از تشهد، با گفتن


سلام، نماز را تمام می کنیم؛ یعنی می گوییم: السلام علیک ایها النبی ورحمة الله وبرکاته السلام

 
علینا وعلی عباد الله الصالحین السلام علیکم ورحمة الله وبرکاته اکنون نماز صبح را فرا گرفتیم و


چنانچه نمازی که می خوانیم سه رکعتی یا چهار رکعتی باشد، باید در رکعت دوم، بعد از خواندن


تشهد، بدون آن که سلام نماز را بگوییم، بایستیم و رکعت سوم نماز را بخوانیم. 





رکعت سوم


  رکعت سوم نماز هم مانند رکعت دوم است، با این تفاوت که در رکعت دوم باید با حمد و سوره


بخوانیم، ولی در رکعت سوم، سوره و قنوت ندارد و فقط "حمد" را می خوانیم و یا به جای حمد،


سه مرتبه می گوییم: "سُبحانَ اللهِ والحَمدُ للهِ وَلا اِلهَ الاّ اللهُ واللهُ اکبرُ" پس اگرنماز مغرب         


 مي خوانیم، باید بعد از سجده دوم (در رکعت سوم) تشهد بخوانیم وبا سلام، نماز را پایان دهیم.


 
رکعت چهارم 

اگر نمازی که می خوانیم چهار رکعتی باشد؛ یعنی: نماز ظهر یا عصر یا عشا؛ پس


 از سجده ها (در رکعت سوم) بدون آن که تشهد یا سلام را بخوانیم، می ایستیم و رکعت چهارم را


مانند رکعت سوم انجام می دهیم و در پایان نماز؛ یعنی پس از سجده دوم می نشینیم و تشهد و


سلام را می خوانیم و نماز را تمام می کنیم.  خلاصه نماز  اکنون که چگونگی نمازهای روزانه بیان


شد، یاد آوری این نکته لازم است که؛ آنچه در نماز خوانده می شود و یاد گرفتن آنها لازم است،


تنها بیست جمله می باشد، پس یادگیری نماز را دشوار ندانیم، و این دستور زندگی ساز اسلام را


کوچک نشماریم بلکه با چند ساعت صرف و چند مرتبه تکرار این جملات، به آسانی می توان نماز را


فراگرفت. برای توجه بیشتر، با حذف جمله های تکراری، بیست جمله واجب نماز را یاد آور  

       می شویم: 


1- "اللهُ اَکبَر" 



2- بِسْمِ اللّهِ الرَّحْمـَنِ الرَّحِیمِ 


 
3- الْحَمْدُ للّهِ رَبِّ الْعَالَمِینَ 



4- الرَّحْمـنِ


 الرَّحِیمِ



 5- مَـالِكِ یَوْمِ الدِّینِ 



6- إِیَّاكَ نَعْبُدُ وإِیَّاكَ نَسْتَعِینُ



 7- اهدِنَــــا الصِّرَاطَ المُستَقِیمَ 


8- صِرَاطَ الَّذِینَ


أَنعَمتَ عَلَیهِمْ


 9- غَیرِ المَغضُوبِ عَلَیهِمْ وَلاَ الضَّالِّینَ


 10- قُلْ هُوَ اللَّهُ أَحَدٌ 



11- اللَّهُ الصَّمَدُ 



12- لَمْ یَلِدْ وَلَمْ یُولَدْ 


13- وَلَمْ یَكُن لَّهُ كُفُوًا أَحَدٌ 



14- سُبحانَ ربٌی العظیمِ وَبحمدهِ


 15- سُبحانَ ربٌی الاعلی وَبحمدهِ


 16- اشهَدُ اَن لا اِلهَ الا اللهُ وَحدهُ لا شریکَ لَهُ


 17- واشهدُ انٌ محمداً عبدُهُ ورَسُولُهُ


 18- اللهُمٌ صَلٌ علی محمٌَدٍ والِ مُحمٌد



 19- سُبحانَ اللهِ والحَمدُ للهِ وَلا اِلهَ الاّ اللهُ واللهُ اکبرُ 


20- السٌلامُ عَلیکُم ورحمة اللهِ وبرکاتُهُ 

 

 

دینی...
ما را در سایت دینی دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : حسین weweew بازدید : 149 تاريخ : جمعه 26 مهر 1392 ساعت: 17:01

ـ واجبات غسل:

در کل در شش مورد غسل بر انسان واجب می‌شود که سه مورد آن بین زن و مرد مشترک هستند و سه مورد دیگر فقط به زنها اختصاص دارد.

مشترکات:

۱ـ مرگ، مگر شهید که غسلش لازم نیست.

۲ـ غسل جنابت. (یا جماع: نزدیکی بین زن و مرد)*

۳ـ خارج شدن منی اگرچه یک قطره باشد.

سه مورد مختص زنان:

۱ـ حیض. (خون عادت ماهیانه)

۲ـ نفاس. (خون ولادت و زائیدن)

۳ـ ولادت خواه خون باشد یا نباشد.

*بر شخص جنب پنج چیز حرام است:

۱ـ نماز خواندن.                         ۲ـ ماندن در مسجد.

۳ـ طواف.                                 ۴ـ خواندن قرآن.

۵ـ دست زدن به قرآن و حمل آن.

برای زنی که در حیض یا نفاس باشد هشت چیز حرام است:

۱ـ نماز                              ۲ـ روزه

۳ـ خواندن قرآن                   ۴ـ دست زدن به قرآن و حمل آن

۵ـ طواف                           ۶ـ داخل شدن به مسجد

۷ـ جماع                           ۸ـ استمتاع بین ناف و زانو

 

ـ فرضهای غسل:

۱ـ نیت.

۲ـ از بین بردن نجاست از بدن. (اگر باشد)

۳ـ رسیدن آب به تمام موها و پوست بدن.

 

ـ سنتهای غسل:

۱ـ گفتن بسم‌الله.

۲ـ گرفتن وضو قبل از غسل.

۳ـ مالیدن دست بر بدن.

۴ـ جلو انداختن طرف راست بر چپ.

۵ـ موالات. (پشت سر هم و پی در پی)

 

ـ غسلهای سنت:

۱ـ غسل جمعه.

۲ـ غسل دو عید قربان و رمضان.

۳ـ غسل برای نماز باران.

۴ـ غسل قبل از خواندن نماز ماه گرفتگی. (خسوف)

۵ـ غسل قبل از خواندن نماز خورشید گرفتگی. (کسوف)

۶ـ برای کسیکه مرده را بشوید.

۷ـ برای کافر هرگاه مسلمان شود.

۸و۹ـ دیوانه و شخصی که بیهوش شود هنگام افاقه و بیدار شدن.

۱۰ـ هنگام پوشیدن لباس احرام حج.

۱۱ـ برای داخل شدن در شهر مکه.

۱۲ـ برای طواف خانه خدا.

۱۳ـ برای داخل شدن به شهر مدینه منوره.

۱۴ـ برای رجم کردن شیطان در سه روز ایام التشریق. ( هر روز مستحب است غسل کند.)

۱۵ـ برای ایستادن حاجی در عرفه .

۱۶ـ برای سعی (دویدن) بین صفا و مروه.

۱۷ـ برای کسیکه در مزدلفه شب را روز کند.

 

دینی...
ما را در سایت دینی دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : حسین weweew بازدید : 2173 تاريخ : پنجشنبه 25 مهر 1392 ساعت: 23:35


گونگی وضوء

1 – شخص انجام وضوء را در قلب خود، وبدون بر زبان راندن آن نیت می کند. چون رسول خداوند علیه السلام هرگز نه در وضوء، ونه در نماز، ونه در دیگر عبادات خود، نیت خویش را تلفظ ننموده وبر زبان نرانده است. ونیز به بیان دلیل که خداوند از امور قلبی همه مردم آگاه بوده، ودر نتیجه خبر دار نمودن او از امور قلبی دلیل وعلتی ندارد.

2 – نام خداوند را برزبان رانده ومی گوید: ((بسم الله)).

3 – کف وپشت دست خود را سه بار می شوید.

4 – سه بار دهان وبینی خود را می شوید.

5 – صورت خود را در عرض از گوش تا گوش، ‌ودر طول از محل روئیدن موی سر تا پائین ریش، سه بار می شوید.

6 – آنگاه ابتدای دست راست، وسپس دست چپ خود را از سر انگشتان تا آرنج، هرکدام سه بار می شوید.

7 – سرخود را یکبار مسح می کند. به این ترتیب که دو دست خود را خیس کرده، و آن را از جلوی سر تا پشت آن برموها کشیده، وبه همین حالت آنان را دوباره به جلوی سر بر می گرداند.

8 – سپس دوگوش خود را یکبار مسح می کند. به این ترتیب که سبابه خود را در راهها وشیارهای گوش گذرانده، وبا انگشت شست پشت گوش خود را پاک می کند.

9 – آنگاه دو پای خود را هر کدام سه بار از سر انگشتان، تا قوزک پا می شوید، که در این عمل، اول از پای راست شروع می کند، وسپس به پای چپ می پردازد.

 

دینی...
ما را در سایت دینی دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : حسین weweew بازدید : 171 تاريخ : پنجشنبه 25 مهر 1392 ساعت: 23:16

همه نکات مهم و کلیدی دین و زندگی سوم دبیرستان به تفکیک هر درس

نکات کنکوری درس اول :

۱- دغدغه و درد متعالی ، نشانه ی بیداری و هوشیاری و ورود به وادی انسانیت است ۰

۲-  نیاز به کشف راه درست زندگی خود را در قالب سوال چگونه زیستن نشان می دهد ۰

۳- انسان به دنبال زندگی در جامعه ای است که روابطی عادلانه در آن حاکم باشد .

۴- زیاده طلبی و فزون خواهی برخی از افراد نابرابری میشود .

۵- زیاده طلبی و فزون خواهی برخی از افراد باعث فاصله گرفتن قلبها از یکدیگر  میگردد .

۶- زیاده طلبی و فزون خواهی برخی از افراد کاهش امنیت اجتماعی  میباشد .

۷- زیاده طلبی و فزون خواهی برخی از افراد سلب فرصت شکوفایی و رشد انسان ها  است  .

۸- راه درست زندگی آن راهی است که بتواند والاترین هدف را نشان دهد و راه رشد وتعالی را نشان دهد .

۹- راه درست زندگی آن راهی است که بتواند از آینده تصویری روشنبه دست دهد .

۱۰- راه درست زندگی آن راهی است که بتواند رضایت و امید  را به ارمغان آورد  .

۱۱- نیازهای بنیادین انسان با یکدیگر پیوند دارند و در یک نیاز جامع یعنی شناخت راه صحیح زندگی به هم می رسند.

۱۲-توانایی در وصول زندگی عادلانه و کرامت بخش ودست یابی به راه رشد و تعا لی و رسیدن به رضایت آرامش درونی وبه دست دادن تصویری  روشن ازآینده و مشخص کردن والا ترین هدف در کشف راه درست زندگی است .                                                                                                                                                                                        ۱۳-نشانه ی ورود به وادی انسانیت وعلامت بیداری و هوشیاری،  گرفتار آمدن درد ودغدغه متعالی است که ریشه در سئوال های اساسی انسان دارد .

۱۴-در چه صورتی انسان نمی تواند هیچ نظری بدهد ؟ اگر در موضوعی اطلاعاتی در اختیار تفکر قرار نگیرد .

۱۵-در چه صورتی نظر انسان غلط و گمراه کننده است ؟اگر در موضوعی اطلاعات غلط در اختیار دستگاه  تفکر قرار گیرد .

۱۶-در چه صورتی انسان به نظری کامل و جامع نمی رسد ؟اگر درموضوعی اطلاعات صحیح ولی ناقص در اختیار دستگاه تفکر قرار نگیرد.

۱۷-در چه صورتی ،انسان به نظر صحیح و کامل میرسد ؟اگر در موضوعی اطلاعات صحیح وکافی در اختیار دستگاه تفکر قرار گیرد .

۱۸-رضایت از زندگی وامید به آدمی نشاط،شادابی وچالاکی می بخشدوسررچشمه ئ شادی ها احساس رضایت وآرامش درونی است .

۱۹- انسان می خواهد بداند (برای چه زندگی می کند )او کدام هدف است که به زندگی اش معنای متعالی میدهد . ۲۰-فرصت زندگی فقط یکبار در اختیار انسان واگر زمان را از دست بدهد حسرت ن را خواهد خورد بنابراین باید به مراجعه دین الهی وبا کمک منابع چون قرآن وسنت وعقل با انجام تحقیقات لازم کافی پاسخ مناسب به این نیاز ها بدهد تا به سعادت و کمال برسد .

۲۱-دانش بشری نسبت به بعضی مسا ئل نقص نسبی ومطلق دارد .

۲۲-پاسخ ها باید کاملا درست وقابل اعتماد  باشد  .

۲۳- هر پاسخی که به این نیازهاداده شود باید جامع وشامل باشد .

۲۴- راه حل مناسب برای رسیدن به پاسخ درست و کامل به نیازهامراجعه به دین الهی است .

۲۵- برای رسیدن به پاسخ درست و کامل به نیازها ی طرح شده  در ابتدا به اطلاعات درست و کامل از جایگاه خود در نظام هستی نیاز داریم.

درس دوم :

۱-خدای جهان خا لقی حکیم است ،یعنی هیچ معبودی را بیهوده و عبث خلق نمی کند .زیرا خلق بی هدف نشانه  نقص و ضعفوناآگاهی است واین ویِژ گی ها نمی تواند در خداوند باشد .

۲-  خداوند هر مخلوقی را برای هدف حکیمانه آفریده است و آن را به سوی هدفش هدایت میکند

۳- هدایت یک اصل عام و همگانی در نظام خلقت است  .

۴- خداوند موجودات بسیاری را خلق کرده که هریک را برای هدفی آفریده  از این رو هدایت  خا صی برای آنها معین فرموده و از راه مخصوص به هدف میرساند .

۵- قران کریم در بیشتر مواردی که به هدایت انسان اشاره دارد و از قوه ی تعقل به نامهای گوناگون چون تفکر ،تعقل ،تفقه و تدبر یاد میکند و رسیدن به این حقیقت را به کمک این ابزار ممکن میکند .

۶- اختیاری بودن  حرکت انسان بدین معنا است که میتواند هدف درست را تشخیص دهد و آن را برگزیندو به سویش حرکت کند .

۷- برای تشخیص درست هدف خداوند دو چراغ به انسان داده استعقل در درون وجود او و دیگری فرستادگان الهی در بیرون .

۸-  انسان به کمک عقل خود بسیاری از مجهولات و مسائل را درمییابد و پاسخ می دهد .

۹- خداوند دو حجت بر مردم دارد حجتی نهان و حجتی آشکار است حجت نهان همان عقل انسان است و حجت آشکار رسولان انبیا و ائمه اند  .

۱۰- عقل وسیله فهم پیام الهی است

۱۱- در پرتو عقل می توان معارف و حقایق دینی را دریافت .

۱۲- بنا به حدیثی از امام موسی کاظم (ع) گروهی از بندگان خداوند که از معرفت برتری برخورداراند پیام الهی را بهتر میپذیرند .

۱۳- موجودات آفرینشی متفاوت دارند و دارای شیوه هدایت  متفاوتمیباشند .

۱۴- اختیاری بودن حرکت انسان بدین معنا است که با استمداد از عقلهدف درست را تشخیص دهد و به سویش حرکت کند و حکم یقینیوحی که در آن هیچ شکی نیست اطاعت کند .

درس سوم :

هدایت مستمر

۱- فطرت به معنای نوع خاص خلقت است .

۲-فا طر یعنی خالق و مبدع و یکی از نام های خداست .

۳-فطرت  از کلمه فطر به معنای خلق و ابداع است .

۴-به سبب ویژگی های فطری انسان  میان انسانها خداوند یک برنامه کلی در اختیارانسان ها گذاشته تا آنان را به هدف مشترکی که در در خلقشان قرار داده برساند .

۵-ایمان به خدای یگانه ودوری از شرک وبت پرستی توحید است .

۶-  ایمان به معادوسرای آخرت وجزائ عادلانه ی انسان ها در آن سرا معاد است .

۷-اعتقاد به عادلانه بودن نظام هستی عدل است .

۸-ایمان به فرستادگان الهی وراهنما یان دین  نبوت وامامت است .

۹-عبادت وبندگی خداوند با انجام فراینی چون نماز –روزه – دعا و مناجات احکام است .

۱۰-کسبمکارم  اخلاقی مانند تقوا،عفاف،صداقت وکرامت نفس اخلاقاست .

۱۱-دوری از رذایل و زشتی ها ی  اخلاقی مانند ظلم وستم و دروغ و ریا اخلاق است.

۱۲-برپایی  نظام اجتماعی بر اساس عدل حکومت است .

۱۳- محتوا اصلی دعوت پیامبران یکسان بودهاست و همه آنها آورنده یک دین بوده اند.

۱۴- لازمه استقرار و ماندگاری یک دعوت ،تبلیغ دائمی و مستمر آناست .

۱۵- دین همه انبیا یکسان بوده اما شریعت متفاوتی داشته اند.

۱۶- البته بسیاری از پیامران فقط رسالتشان این بودکه دین و شریعت پیامبر بزرگ زمان خود را تبلیغ کنند که به آنها پیامبران تبلیغی میگویند .

۱۷- منشا اختلاف و چند دینی آن دسته از مبلغان دینی و مذهبی بودند که با آمدن پیامبران  جدید درمقابل دعوت او فرستاده و اورا به عنوان پیامبر نپذیرفتند.

۱۸-عالی ترین درجه ی وحی مخصوص پیامبران است و به معنی القا معانی و معارف به قلب پیامبر از سوی خدا و سخن گفتن خداوند و جبرئیل با او است .

۱۹- اگر پیامبری در دریافت  و ابلاغ وحی معصوم نباشد دین الهی بدرستی به مردم نمیرسد و امکان هدایت از مردم سلب میشود.

۲۰- اگر پیامبری در مقام تعلیم و تبیین دین  معصوم نباشد امکان انحراف در تعالیم الهی پیدا میشود و اعتماد مردم به دین از دست میرود .

۲۱- اگر پیامبری در هنگام اجرای فرمانهای الهی  معصوم نباشد امکان دارد کارهایی مخالف  دستورات الهی انجام دهد و مردم نیز از او سرمشق گیرند و به گمراهی و انحراف منتلا شوند .

۲۲- پیامبران با بهره مندی از الطاف الهی چنان مرتبه ای از ایمان و تقوا دارند که هیچگاه به سوی گناه نمیروند و همچنین از چنان بینش عمیقی برخوردارند که به خطا و اشتباه گرفتار نمیشوند.

۲۳- رشد عقلی در عصر نزول قران و پس از آن به میزانی رسیده که بتواند کامل ترین برنامه را دریافت کند و به کمک این برنامه پاسخ نیازهای فردی و اجتماعی خود را بدست آورد

۲۴-تعیین امام معصوم (ع) از طرف خداوند سبب آن شد که نقش ها و مسئولیت های پیامبر به جزءدریافت الهی ادامه یابدو جامعه از این بابت کمبود نداشته باشد  .

۲۵- دین اسلام دو دسته قوانین دارد دسته ای آز آن ها بدون تغییر ند و برای نیازهای ثابت میباشند

۲۶- این از ویژگی فطری انسان است  که به حد معینی از زیباییهاو  و خوبی ها قانع نمیشود .

۲۷- ار محورهای اصلی برنامه ی پیامبران برپایی نظام اجتماعی براساس عدل است .

۲۸- پیامبران تبلیغی پیامبرانی بودند که شریعت پیامبر بزرگ زمان خودرا تبلیغ میکردند .

درس چهارم :

۱- معجزه ها به اذن  خدا انجام میشد و فقط برای اثبات نبوت پیامبرانبه کار می رفت .

۲-حضرت محمد (ص)معجزه اصلی برای اثبات نبوت ایشان قرآن کریمبود .

۳-دعوت مخا لفان به این که اگر در الهی بودن قرآن شک دارند یک سوره مانند آن بیاورند تحدی  می گویند .

۴-از آن روز که قرآن کریم دعوت به مبارزه را اعلام کرده است بیش ازچهار ده قرن میگذرد .

۵-مخا لفان  سر سخت انسان دراین باره تلاش فراوانی داشتند اما نتوانسته اند سوره ای مانند سوره کوثر بیاورند .

۶-درحالی که آسان ترین راه برای غیر الهی نشان دادن اسلام وقرآن کریم آوردن سوره ای مشابه و یکی از سوره های این کتاب الهی بود .

۷-اگر معجزه پیامبر اکرم (ص)از نوع کتاب و علم وفرهنگ نبود نمی توانست شاهدی حاضربر نبوت  آشیان باشد .

۸-قرآن کریم که سند نبوت و حقانیت پیامبر اکرم (ص)است در همه یزمان ها و دوران ها حاضر است و هم اکنون نیز مخا لفان را به آوردن سوره ای ما نند سوره های خود دعوت میکند .

۹-شگفتی اعجاز قرآن در آن است که هر قدر زمان می گذرند و انسان  قله  بلند تری در علم ومعرفت دست می یابد نه تنها ارزش آن کاسته نمیشود بلکه درخشند گی اش بیشتر آشکار می شود و ابعاد جدیدی از معارف آن کشف میگردد .

۱۰- قرآن معجز ه مناسب برای انسان با فرهنگ و دانشمند است و به همین  جهت با توسعه دانش  و فرهنگ ،اعجاز آن آشکار تر و روشن تر میشود .

۱۱-فصاحت و بلاغت قرآن کریم از آغاز نزول مورد توجه همگان و حتی مخا لفان قرار گرفت

۱۲-زیبایی های لفظی ساختار موزون  و کلمه ها وجمله ها و سایر در معنا با وجود ایجاز و اختصار

بسیاری از ویژگی های هنرمندانه ادبی قرآن کریم بی مانند است .

۱۳-با اینکه بیشتر سوره های قرآن به خصوص سوره های بلند در زمان ها  ی  مختلف و گاه طولانی نازل می شد ند از چنان فصاحت و بلاغتی بر خوردار بود ند که درآن جا ی هیچ یک از کلمات را نمیتوان تغییر داد .

 ۱۴-زیبایی و شیرینی بیان موزون بودن کلمه و رسایی تعبیرات در طول تاریخ سبب نفوذ خارق العاده ای  قرآن درافکار و نفوس شده است .

۱۵-با این که ۶۲۳۶آیه قرآن کریم به تدریج در طول ۲۳ سال نازل شده و درباره ی موضوعات متنوعی سخن گفته است .

۱۶-فرهنگ مجموعه ای از افکار عقاید و آداب ورسوم و در هر دوره ای از زمان است .

۱۷-فرهنگ مردم حجاز آمیخته ای از عقاید  نادرست و رسوم خرافی شرک آور بود .

۱۸-مردم حجاز در زمان جاهلیت حتی آداب توحیدی باقی مانده از زمانحضرت ابراهیم (ع) و حضرت اسماعیل (ع) را با شرک آمیخته بودند و کعبه را مرکز بت های بزرگ و گوچک کرده بودند .

۱۹-  طرح موضوعاتی چون عدالت خواهی ،علم و دوستی ،معنویت و حقوق برابر انسانها توسط قران در فضا جاهلیت آن روز بالاترین جنبهاعجاز قران کریم است .

۲۰-قران کریم  فقط از امور معنوی یا آخرت و رابطه ی انسان با خدا سخن نمیگوید بلکه از زندگی مادی و دنیوی انسان ،مسئولیت های سیاسی و اجتماعی او و نیز رابطهی وی با انسانهای دیگرسخن میگوید و برنامه ی جامع و همه جانبه را در اختیارش قرار میدهد .

۲۱- قران کریم که کلام خالق بشر است نه تنها زمانه آنرا کهنه نمیکند بلکه افق های جدیدی از حکمت و معرفت قران را به  روی جویندگان  میگشاید .

۲۲-قرآن کتاب دیروز و امروز و فردا های انسان ها ست  .هر چه زمان بگذرد و انسان به درجات  عالی تری از فرهنگ و دا نش بر سند درخشندگی و شادابی قرآن بیشتر نمایان خواهد شد .

۲۳-از مو ضو عات  شگفت انگیز و زیبا عر ضه قرآن کریم توسط پیا مبری امی و درس نخوانده بود .

۲۴-آوردن قرآن نه تنها از کسی که خواندن ونوشتن نمی دانست بلکه  از بزرگترین دانشمندان هم ساخته نبود .

۲۵-اولین آیات نازل شده بر پیامبراکرم (ص)آیات اول سوره ی علق بوده است .

۲۶-از ویژ گی های قرآن رادیگر کتب آسمانی جاودانگی و سندیت بر نبوت پیامبراکرم (ص)ممتاز میکند .

۲۷- از عصر ی که انسان وارد دوره ی بلوغ فکری شده و توانسته اند با تفکر در آیات الهی درها ی معرفت را نبوت  به روی خود بگشاید .

۲۸-دعوت قرآن کریم از مخالفان برای آوردن مطلبی مانند مطالب قرانتحدی گویند.

۲۹- از جنبه های اعجاز قران برنامه جامع علمی است .

۳۰- خداوند وسیله ای را در اختیار پیامبران قرارداد تا به وسیله آنصدق و راستگویی خود را اثبات نمایند .

۳۱-  معجزه حضرت عیسی (ع) شفا دادن بیماران لا علاج و زنده کردن مردگان است .

۳۲- در اوایل هجرت سران مکه افرادی را مامور کرد ه بودند که نگذارند مردم به خانه پیغمبر(ع)بروند  و آیات قران را بشنوند زیرا میدانستند که این ایات هر شنونده ای را تحت تاثیر قرار میدهد .

درس پنجم :

۱- تعلیمات قران کریم و روش زندگی رسول خدا (ص۹ بیان گر آن است که برنامه هدایت الهی و رسالت ایشان شامل چهار قلمرو  میباشد .

 ۲-  رسول خدا (ص) آیات قران کریم را به طور کامل از فرشته وحیدریافت میکرد و بدون کم وکاست به مردم میرساند .

۳- اولین و برترین کاتب و حافظ قران حضرت علی (ع)بود .

۴-  اولین و برترین کاتب و حافظ قران حضرت علی (ع)بود .

۵- پیامبر اکرم (ص) تنها رساننده وحی نبود بلکه وظیفه تفسیر و تبیین قران کریم را نیز بر عهده داشت .

۶- گفتار و رفتار پیامبر (ص) اولین و معتبر ترین مرجع علمی برای فهم عمیق آیات الهی است .

۷- ما هم اکنون نماز ، روزه ،حج ، و بسیاری از وظایف خود را که کلیات آنها در قران کریم آمده مطابق گفتار و رفتار رسول خدا (ص) انجام می دهیم .

۸- پیامبر اکرم (ص) اولین و بزرگترین معلم قران بوده است .

۹-  پیامبر اکرم (ص) مسجد مدینه را که در همان روزهای اول ورود به مدینه ساخته شد را محل حکومت و رهبری خود قرار داد

۱۰-  طبق روایات معصومین (ع) اسلام برپنج پایه استوار است که از میان انها ولایت را مهمترین پایه شمردند.

۱۱- اسلام یک دین کامل است و در بر دارنده هدایت انسان در همه ی ابعاد فردی و اجتماعی است .

۱۲- مهمترین بخش زندگی اجتماعی حکومت و اداره جامعه و تنظیم روابط سیاسی ،اقتصادی و اجتماعی است .

۱۳- یکی از اهداف ارسال پیامبران آن بود که مردم جامعه ای بر پایه  یعدل بنا کنند و روابط مردمی و زندگی اجتماعی خود را بر اساس عادلانه بنا نهند

۱۴- این هدف بزرگ برپایی عدالت اجتماعی بدون وجود یک نظام حکومتی سالم میسر نیست .

۱۵- ولی و سرپرست حقیقی انسان خدا است به همین جهت فرمانبرداری از دستورهای خدا یا کسانی که او معین کرده ضروری و واجب است .

۱۶- کسانی که به مردم فرمان  میدهند و قانون گذاری میکنند که خدا آن ها را تعیین نکرده  طاغوت نام دارد.

۱۷- مراجعه به طاغوت و انجام دستورهای وی بر مسلمانان حرام است .

۱۸- رهایی از فرمان و قانون طاغوت و اطاعت از فرمان الهی بدون تشکیل حکومت و نظام الهی ممکن نیست .

۲۰- بهره مندی انسان ها از هدایت الهی که نتیجه ولایت معنوی است به درجه ایمان ،اخلاص و عمل  بستگی دارد.

۲۱- در هدایت معنوی مومنان از طریق غیبی و باطنی رسول خدا یک نقش بزرگتری دارند .

۲۲- خداوند با اعطا مقام به پیامبر اکرم (ص) ولایت معنوی لطف خود را بر او کامل نمود .

۲۳- خداوند حضرت محمد (ص) را از هنگام تولد تحت تربیت خود قرار داد .

۲۴-  مرجعیت علمی پیامبر اسلام (ص) تعلیم تبین تعالیم دینی است .

۲۵- اولین حکومت الهی پیامبر اکرم (ص) مدینه و با کمک مهاجرین و انصار ایجاد شد .

۲۶- مطابق ولایت وجود پیامبر اکرم (ص) واسطه همه خیرات و برکاتمادی و معنوی به انسانها است .

۲۷- یکی از اهداف ارسال پیامبران آن بود که مردم جامعه ای بر پایهعدل بنا کنند .

۲۸- از دیدگاه امامخمینی (ره)  خداوند متعال در کنار نفی قانون بشرییک حکومت و دستگاه اجراو اداره مستقر کرده است .

۲۹- بالاترین مرتبه پیامبر خدا (ص) در عالم خلقت ولایت معنوی است .

درس سیزدهم :

۱- امام صادق (ع) : بهای نفس گران قدر و باارزش خود را فقط خدای خود میدانم زیرا در میان مخلوقات موجودی نیست که قیمت نفس مرا داشته باشد .

۲- امام علی (ع) : آن کس که خود را گرامی بدارد شهوت ها در نزد او حقیر و پست میشوند .

۳- امام سجاد (ع) : از همه مردم گرامی تر آن است که تمام دنیا را باقدر و شان خود برابر  نمی کند .

۴-   انسان صاحب کرامت و عزت همواره به سود نفس لوامه عمل میکند و تسلیم نفس اماره نمی شود اما انسان ذلیل در درون شکست میخورد و تسلیم نفس اماره میشود .

۵-کسی که در مقابل دیگران تن به ذلت می دهد ابتدا در مقابلتمایلات پست درون شکست خورده و ذ لیل شده است . او کرامت خود را از دست داده و به دفا ئت پستی دچار شده است .

۶-علت از یاد بردن خود به فراموشی  سپردن خداوند و غفلت از اوست .

۷-برای یا فتن عزت و پرورش آن در خودباید ،سراغ سرچشمه آن رفت .

۸-یکی از راه های ماندگاری بر پیمان تقویت احساس کرامت و عزتاست .

۹-اکثر گناهان و مجرمان افرادی هستند که در جامعه کرامت نفس را از دست داده و تحقیر می شوند.

۱۰-یکی از راه های مبارزه با کژی ها وزشتی ها در جامعه تکریم انسانها و جلو گیری ازعقیده آنها

است

درس چهار دهم

۱-خانواده ارزش مند ترین بنیاد اجتماعی نزد خداست که با پیوند زن و مرد به وجود میآید و با آمدن  فرزند ان کامل میشود  .

۲-کلمه ی انس و انسان و بنی آدم در قرآن اختصاص به جنس خاصی ندارد وهر پیامی که با این کلمات همراه شده به زن ومرد هر دو مربوط میشود .

۳-زنان ومردان به عنوان افراد نوع انسان ویژگی های فطری یکسان وهدف مشترکی دارند که با استفاده از سرمایه های ذاتی خود میتواند به آن هدف  برسد  .

۴- مسلمان بودن و مومن بودن به جنس اختصاص ندارد .

۵- خانواده یک نهاد طبیعی و لازمه خلقت انسان است و بدون این نهاد حیات و تکامل انسانی با خطر جدی روبرو میشود .

۶- ابتدایی ترین زمینه شکل گیری نهاد خانواده نیاز جنسی زن ومرد به یکدیگر است .

۷- عالی ترین مینه برای تشکیل خانواده نیاز به فرصت مناسب برای رشد معنوی و اخلاقی و اجتماعی زن و مرد است .

۸- نهاد خانواده یک نهاد طبیعی است و ابتدایی ترین زمینه شکل گیری نهاد خانواده  جنسی زن ومرد به یکدیگر است .

۹-  رفتار های نامناسب نسبت به زنان ناشی از باورهای غلط فرهنگی و اجتماعی است .

۱۰- ثمره ی پیوند زن و مرد و نحکیم وحدت روحی فرزند آنها است

۱۱- اولین کشش و جاذبه میان زن و مرد نیاز جنسی است .

۱۲- عالی ترین زمینه برای تشکیل خانواده رشد معنوی است .

درس (پانزدهم )

۱-  رسول خدا (ص) : در اسلام هیچ بنایی نزد خدا محبوب تر از ازدواجنیست .

۲- از زیباترین و حساس ترین تصمیم های زندگی انتخاب همسر و آغاز زندگی مشترک است .

۳- پس از تعیین هدف ازدواج انتخاب زوج مناسب مطرح است .

۴- طبق مقررات اسلامی رضایت کامل زن ومرد برای ازدواج ضروریاست و اگر عقدی  به زور انجام گیرد باطل است و مشروعیت ندارد .

۵- اولین سنگ بنای خانواده انتخاب همسر خوب است .

۶- در ازدواج اذن پدر برای دختران ضروری است .

دینی...
ما را در سایت دینی دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : حسین weweew بازدید : 151 تاريخ : دوشنبه 15 مهر 1392 ساعت: 20:08

معلم به خط فاصله می گفت : خط تیره

خوب می دانست فاصله ها چه به روز آدم ها می آورند

——————————————————

گویند غروب جایی است که آسمان زمین را می بوسد

من امروز غروب می کنم ، کجایی ای اسمان من!

————————————————

اس ام اس جدایی

در هجوم لحظه های پوچ جدایی

سکوت تنها یادگار با تو بودن است:::::

*

*

جانم ز فراق رنج بسیار کشید

با رفتن تو همیشه آزار کشید

ما همسفر راه درازی بودیم

بین من و تو زمانه دیوار کشی:::::

*

——دست به صورتم نزن !
می ترسم بیفتد . . .
نقاب خندانی که بر چهره دارم! و بعد . . .
سیل اشک هایم تو را با خود ببرد . . .
و باز من بمانم و تنهایی . . .
.
.
.
آدما نباس دوست پیدا کنن
چون وقتی میرن
وقتی دیگه نمیشه بهشون زنگ بزنی
وقتی نمیتونی درد و دل کنی
یا حتی باهاشون شوخی کنی و بخندی
و همه دوستی خلاصه میشه تو عکسهات و خاطراتت
هی بغض تو گلوت گیر میکنه
خفه ات میکنه
آدما باس همیشه تنها بمونن…!
.
.
.

دینی...
ما را در سایت دینی دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : حسین weweew بازدید : 147 تاريخ : دوشنبه 15 مهر 1392 ساعت: 20:04

 

زندگینامه مالک اشتر
حسین گلی


مالک بن یغوث نخعی معروف به مالک اشتر  از شاخه ی نخع و از قبیله مذحج و اهالی یمن“و از فرماندهان نظامی و بزرگ و از دلاوران شجاع و از یاران خاص امیر المومنین (ع)بود. مالك اشتر از شاخه نخع از قبيله مذحج بود. مالك قبل از بعثت رسول اكرم متولد شده بود، ولي از زندگي وي قبل از ورود نمايندگان پيامبر به يمن اطلاعي در دست نيست. وي در سالهاي پاياني حيات پيامبر (ص) اسلام آورد و در عهد خلافت راشدين به شام مهاجرت نمود.وي در فتوحات اسلامي عهد شيخين، مخصوصا در از پاي در آوردن هماوردان نقش مهمي داشت. او ظاهرا پس از نبرد قادسيه در كوفه اقامت گزيد. مالك كه از بزرگان يماني كوفه محسوب مي گرديد، در دوره خلافت عثمان به مقابله با زياده خواهي هاي حكام اموي برخاست و از حقوق جهادگران دفاع مي نمود . او مردی بسیار قوی و از رهبران و بزرگان شیعه است و بسیار عالم و زاهد  بود و با فقر زندگی میکرد
بر قوم خود ریاست داشت وبا جماعت کوفی برای مطالبه ی حقوق خودشان به نزد خلیفه ی سوم(عثمان)رفت.“سعید بن عاص“والی عثمان در کوفه به دستور عثمان ودر ادامه سیاست تبعیدی که عثمان ان را دنبال میکرد“مالک را به همراه ۹ نفر دیگر به شام تبعید و بعد به کوفه برگرداند و مجددا به حمص تبعید کرد.
مالک مردم را برای بیعت با حضرت علی(ع) رهبری کرد.
در جنگ جمل صفین و نهروان  امام را همراهی کرد. رشادتها وجان فشانی های او در این جنگها در تاریخ ثبت است.در صفین اهل شام را در هم کوبید تا انکه جنگ را به سمت معاویه رساند و قبل از انکه سپاهیان وفریب قران بر سر نیزه کردن را بخورند و امام (ع) مجبور به پذیرش حکمیت شود و پیروزی را نزدیک کرده بود.
وی در جنگها با کفار شرکت میکرد و در واقعه ی یرموک حاضر بود وچشمش در این واقعه پاره شد.وبه
همین علت او را اشتر (کسی که پلک چشمش برگشته) می گفتند. مالک فرماندار نصیبین در نزدیکی جزیره از طرف امام بود که جنگی را بر ضد متمردین واز اصحاب معاویه به فرماندهی ضحاک در شمال رهبری کرد.
پیش از انکه به مصر برودامام (ع) برای اهل مصرنامه ای نوشت که بعضی ازمفاد ان چنین است : بنده ای  از بندگان خدا رابه سوی شما فرستادم که درزمان ترس چشمش خواب ندارد ودرهنگام خطر ازدشمن نمی ترسد.اومالک پسرحارث ازطایفه ی مذحج است .پس گفته های او رابشنوید وبه فرمان اوکه مطابق حق است گردن نهید.
اکنون با همه ی نیازی که به او دارم و  او را نزد شما می فرستم که خیرخواه شماست.
بنا به نقل تاریخ و چون این خبر به معاویه رسید و پیغام داد برای یکی از مالکان روستاهای بین راه مصر که مالک اشتر را مسموم کن تا من خراج 20 سال را از تو نگیرم.
وقتی مالک به انجا رسید و د هقان که فهمیده بود اوعسل را زیاد دوست دارد و مقداری عسل مسموم برای مالک هدیه اورد و قدری هم از او اوصاف و فوائد عسل حرف زد. وی شربتی از ان عسل زهر الود را خورد که هنوز از گلویش پایین نرفته بود در همان بین راه و از دنیا رحلت نمود.بعضی گفته اند که شهادتش در قلزم واقع شده و نافع و غلام عثمان او را مسموم کرد.    
بخش هایی از سخنان امام علی(ع) درباره ی مالک:
مالک برای من چنان بود که من برای پیامبر بودم.
ای کاش در میان شما دو نفر و بلکه یک نفر مثل او داشتم.
وقتی خبر شهادت مالک به حضرت علی(ع) رسید و  بسیارمحزون و متاسف شد و خطاب به مالک گفت که مرگ تو جهانی را محزون و  و جهانی را خوشحال کرد .
مالک اشتر از زبان پیامبر:
نقل است که از او نزد پیغمبر، ذکری شد. آن حضرت فرمود: او حقیقتا مؤمن است. همچنین پیغمبر در مسیر خود در تبعیدگاه ابوذر، به هنگام تجهیز و دفن ابوذر فرمود: یکی از شما در بیابانی می میرد و گروهی از مؤمنان بر او حاضر می شوند. از این رو پیغمبر بر ایمان او گواهی داد.

عهدنامه مالک اشتر
امام علی (ع) :ما در این فرمان، پیش از همه چیز، پسر حارث را به پرهیزگاری و اطاعت خداوند متعال وصیت می کنیم، و از او انتظار داریم که در اجرای اوامر الهی دقیقه ای فروگذار نکند.
ما به او خاطرنشان می کنیم که سعادت هر دو جهان در گرو رضای خداوند است، آنچنانکه بی خشنودی خدا هیچ طاعت، پسندیده و مقبول نخواهد افتاد.
فرماندار مصر موظف است که از احکام مقدس اسلام با همه وسایلی که در دست دارد طرفداری کند، تا در مقابل به یاری و نصرت ایزد متعال امیدوار باشد.
فرماندار مصر باید دیو هوس و مشتهیات خود را همچون پارسایان، پیوسته به زنجیر زهد و عبادت مقهور و محبوس دارد.زیرا عفریت نفس ، آتشی است خاموش نشدنی و فروزان، که اگر دمی انسان را غفلت زده بیند، ناگهان دوزخ آسا شعله ور گردد و خرمن سعادت و حیات او را خاکستر کند.
ای مالک! برای روزگار سختی چه ذخیره ای بهتر از نیکوکاری می توانی گذارد؟ آیا کدام پس انداز از عدل و داد برای ملوک و حکمرانها بهادارتر تواند بود؟
دانی که نفس پرهیزگار کدام است؟آنکه در تمام حوادث زندگی بر هوس خویش پای گذارد و در داوری کاملا بی طرف و میانه رو باشد.
ای مالک! مهربان باش و رعیت را با چشمی پرعاطفه و سینه ای لبریز از محبت بنگر .زنهار! نکند ای چوپان که در جامه شبانی، گرگی خونخوار باشی و در لابلای پنجه های لطیف ، چنگالهای دلخراش و جانفرسا پنهان داری!
الا ای فرمانفرما! فرمانبران تو از دو صنف بیرون نیستند، یا مسلمانند که با تو یک کیش و یک دین دارند، و یا پیرو مذاهب بیگانه که با تو همنوع و هم جنسند.ای بشر، آنها هم بشرند.
ای مالک! تو بر مصر حکومت می کنی و امیرالمؤمنین بر تو ، ولی پروردگار بی همتا بر همه ما.
هرگز مگو که من مامورم و معذور، هرگز مگو که به من دستور داده اند و باید کورکورانه اطاعت کنم.هرگز طمع مدار که تو را کورکورانه اطاعت کنند.
-=تو اکنون بر تخت فراعنه خواهی نشست، و کشور مصر را به زیر فرمان خواهی آورد، و سپاه بیکران اسلام را در صحرای وسیع آفریقا سان خواهی دید. نکند این ابهت و حشمت تو را فراموشی آورد. یعنی فراموش کنی که تو مالکی و پدرت حارث نام داشته است، او بدرود جهان گفته و تو نیز امروز و فردا بدرود جهان خواهی گفت، و به کاروان مرموز ارواح متصل خواهی شد.=-
مالکا! انصاف و عدل، سرلوحه برنامه حکومت است.دادگاه ، خانه ملت است و قانون، حق عموم.در مقابل "قرآن" خویشاوندی و علاقه خصوصی هرگز موقعیت و احترام نخواهد داشت.

ای مالک! مبادا در حکومت تو خادم و خائن یکسان باشد.
الا ای پسر حارث! بدان که در هیچ کشور، مردم یکسان نتوانند بود. هم اکنون سازمان رعیت آن دیار را برای تو تشریح می کنم:
گروهی سرباز و سپاهیند، عده ای حکام و امرا،جمعی قضات، و طبقه ای بازرگان و پیشه ور، و پائین تر از همه این دسته ها ، مستمندان و تهدستان جای دارند که بلا می کشند و محنت می بینند. همواره شکسته دل و خسته پیکرند.
-=این طبقات مختلف را که می نگری، دمی هم به اعضای پیکر خویش بنگر! همانطور که دست غیر از پاست، و چشم از گوش جدا و بدور است، و در عین حال وظائف زندگی را به کمک و معاضدت یکدیگر ایفا میکنند، دسته های متعدد ملت نیز در عین جدائی باز به سوی مقصدی واحد پیش می روند، و به پشتیبانی یکدیگر یک هدف را تعقیب می کنند.خداوند مهربان در قرآن مجید برای همه طبقات ، حدود و مقرراتی وضع فرمود و همگان را از برکت قانون و مساوات برخوردار کرد.=-
احکام پروردگار همیشه در حکومت ما محترم ، و رفتار پسندیده پیشوای عظیم الشان ما حضرت محمد بن عبدالله صلی‌الله‌علیه‌وآله‌وسلم تا به دامنه محشر سرمشق امت اسلام است.ما نمی توانیم از آن اسلوب مقدس، کوچکترین اغماض و تخطی روا داریم.
افسر من! تو سربازی و بیش از همه به عظمت مقام سربازی آشنائی داری، و به حرارت خونی که در زیر حلقه های زره و کاسه کله خود جوش می زند، پی می بری.
تو خوب می دانی که سپاهی را از چه ساخته اند، و قلب گرم و شجاعی که در پشت پیراهن سربازی کار می کند چقدر حساس و غیور است.سرباز دژ محکم و حصار پولادینی است که همچون سلسله جبال ، حیات و ناموس محیط خویش را در پناه گرفته است و با قدرتی بهت آور ، از پناهندگان خود دفاع می کند.
سرباز ، زینت کشور و دژ مستحکم خلق است.
سرباز، نگهبان دین و پاسدار شرف و حرمت قانون است.
سرباز ، مدار امنیت راهها و حافظ کاروانیان شب پیماست...
اما دل شکستگان تهیدست و مستمندان تیره بخت، همانهائی که پسر ابوطالب پیوسته به یاد ایشان است و همواره تیمار آنان می برد و غم آنان می خورد، آنها مرغان بی بال و پری هستند که در عین ناتوانی، شراره آه را می توانند تا دامن سرادق الوهیت شعله ور سازند.
آنها شب زنده داران پارسا و سحرخیزان پرهیزگارند، که در محضر مردم ضعیفند ولی در پیشگاه خدا، مقامی محترم و بزرگ دارند.آنها را خداوند به دست تو ای فرماندار سپرده...
اکنون که دولت ما دست دورباش بر سینه اراذل و نانجیبان زد، و از عظمت و غرورشان به حضیض تیره بختی فروکشید ، نکند که بار دیگر چنگ توسل به دامن عدالت زنند و قضات را به وعده یا وعید، از احقاق حق منحرف سازند...
ای مالک! اکنون درباره حکام و عمال تو که در مصر انجام وظیفه می کنند سخن می گویم:
همچنانکه در سازمان ارتش و دادگستری تو را مکرر به انتخاب مردم آزموده و شریف سفارش کردم، راجع به فرمانداران آن کشور نیز پیش از همه چیز همان سفارش را تجدید می کنم.یعنی می گویم که حکام و نمایندگان تو در شهرستانها و ایالات سرزمین کهنسال مصر، باید از نظر تاریخ خانوادگی نجیب و شرافتمند باشند.باید در محیط عصمت و تقوی پرورش یافته باشند.
الا ای مالک! هرگز از جریان امور کشور و طرز سلوک حکام با رعیت، لحظه ای غافل مباش!به جزئیات امور شخصا رسیدگی کن و گزارشهای کشور را تا آخرین کلمه با دقت بشنو! این عمل چنان فرمانداران تو را در ایفای تکلیف، محتاط و دقیق خواهد کرد که از بیم بازرسان پنهان، در غایب و حضور به هیچ حرکت مخالف اقدام نکنند.به تو و همه فرماندارانم امر می کنم که قبل از اقدام در استفاده از مالیات کشور، به عمران و ابادی بپردازند.
ای فرماندار! از بار گران ملت، لختی بردار! و بگذار که پرتگاه حوادث و ظلمات انقلاب را کاروان ما آسانتر طی کند، و بار وظیفه را سالمتر به منزل رساند.
در بین کارمندان حکومت مصر، گروهی را که بر امانت و دیانتشان خاطر استوارداری برگزین، و آن گروه را به ویژه جهت رسیدگی به عرایض مستمندان برگمار! و با این وصف ، خود در کوی و برزن به جستجوی ارباب حاجت برخیز! و مخصوصا پریشانان را که در هر محیط از همه مظلومتر و از همه خاموشترند هنگام تشکیل دادگاه بر همه مقدم دار!

الا ای مالک! یتیمان را می شناسی؟
کودکان خردسالی که در حساسترین سنین عمر ، پرستار را از دست می دهند و همچون نونهالی که در آغاز رستن بی باغبان ماند پژمرده می شوند، در هر کشور که باشند، پدری جز حکومت وقت ندارند.
وصیتهای من بر مقام محترم حکومت بس گران می آید ولی چه باید کرد! اجرای اوامر پروردگار و ایفای تکالیف انسانیت، مشکل است.
مالکا! با همه سفارشهای که در این فرمان به منظور حکمرانان و قضات ایراد شده ، بازهم مطمئن نتوانم بود، مگر در موقعی که در برنامه شخصی خود هر ماهه یک روز بارعام دهی و عموم مردم را یکجای ملاقات کنی ، و مخصوصا حاجتمندان و دادخواهان را به نام پیش خوانی و به اصرار از تظلم و عرایض آنها تحقیق کنی؟
الا ای پسر حارث!حکومتهای کسری و قیصر از مردم روی همی پوشانیدند، و از مجامع عمومی و غمکده های مستمندان گریزان همی بودند.اما تو ای حاکم مسلمانان ، نباید از ملت خود محجوب و پنهان باشی.
الا ای پسر حارث! در اجرای اوامر الهی بین خویش و بیگانه فرق مگذار! و پسر خود را بر سیاهان صحرای مصر رجحان مده! حق سنگین است و برداشتن آن دشوار.
شما ای حکومتها چه گمان می کنید؟ آن شمشیر که بر کمرتان بستیم و آن کرسی که به افتخار شما گذاشتیم، برای آن نیست که خون مردم بریزید، یا دسترنج ییچارگان بخورید.
مالکا! بکوش که مضامین این فرمان را به دقت انجام دهی! من و تو هر دو سربازیم و سزاوار است به نام عزیزترین آرزوهای خود، از مقام الوهیت درخواست کنیم که عمر ما را در خاک و خون میدان پیکار به پایان رساند و فضیلت شهادت نصیبمان کند، تا در آن جهان گلگون کفن و سپید روی از خاک برخیزیم....

 

دینی...
ما را در سایت دینی دنبال می کنید

برچسب : مالکم اشتر, نویسنده : حسین weweew بازدید : 150 تاريخ : جمعه 26 مهر 1392 ساعت: 17:20

در قومی خوشکسالی شدیدی می اید.مردم نزد حضرت موسی رفتند واز او خوستند که از خداوند طلب بخشش بکند و باران بفرستدک.حضرت شرتی گذاشت و گفت باید 3روز روضه بگیرید تا به بیابانی برویم.3روز بعد مردم با حضرت به بیابان رفتند.انجا حضرت از خداوند طلب بخشش کرد.اما جوابی نشنید.خداوند فرشته ای وحی کرد وبه حضرت گفت :فردی میان شماست که بسیار خطا کار است.حضرت این موعضوع را به مردم گفت و خواست ان دفرد از جمع بیرون برود.اما کسی بیرون نرفت اما باران بارید.حضرت باتعجب از خدا برسیدکه ان فرد که بود .

دینی...
ما را در سایت دینی دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : حسین weweew بازدید : 157 تاريخ : يکشنبه 14 مهر 1392 ساعت: 20:40